پبیزینس پرو نیوز
ارزهای دیجیتال
کارآفرینی
کار آفرینی و ایجاد ارزش و ثروت در ابعاد مالیو معنوی تعبیری فراگیر شده است که اینروزها از آن به عناون کار آفرینی یاد میشود .
عده ای دیگر با تعبیر ایجاد کار و شغل از آن نام میبرند و با ترکیب آفرینش کار و ایجاد شغل آن را ترجمه میکنند . آنچه که میتواند دارای اهمیت جدی و انکار ناپذیر باشد وجود ایده ای است که به واسطه آن چیزی خلق و یا باز آفینی و یا باز ارایی و یا بازتولید و... شود .یعنی کارآفرینی به نوعی با فلسفه نگاه تازه پیوندی عجیب دارد . با نگاه تازه میتوان از زیر فرسنگها آوار مادی و معنوی و فرهنگی و اجتماعی اتفاقی جدید را رقم زد که از زاویه ای جدید و مغفول مانده موضوعی را بازآفرینی کند .این تازگی چون با خلق همسایه دیوار به دیوار و گاهی هم خانه و هم نشین است جذابیتی بالایی برای نوع انسانی دارد چرا که انسان با خلق به خداگونگی میرسد و هم به تعبیر مکاتب اومانیستی و انسان محور و هم به تعبی ادیان خدامحور انسان را به شادابی و تحول و تقرب میرساند حال یکی تقرب به ابر مرد و ابر زن روزی زمین و در زمان خود یا آینده و یکی به خلیفه خدا بر روی زمین لذا هر دو را تا اوج رهنمون میشود پس معمولا جوامع را به سمت خود میکشاند و باعث تههیج میگردد گاهی در قدرت گاهی در ثروت گاهی در یک ارزش افزوده فرهنگی و هزاران هزار گونه ای که در هر انسانی میتواند به شکلی خود را بروز دهد دریکی نیک و نیکو در یکی اهریمنی و پلید دریکی با ذاتی خیر خواهانه ودر دیگری با ذاتی شرور و بین این دو طیفی بسیار پیوسته و به دور از منطق صفر و یک پا برجاست.
با این تعبیر تمام نوآوران عرصه های مختلف علمی و فرهنگی و هنری و سیاسی و اجتماعی و ... کارآفرین تلقی میشوند تمام افرادی که به نوعی راهی و یادی از انها داریم .چه بقال سرکوچه و چه هیتلر و چنگیز خان و نرون چه چارلی چاپلین و لرل و هاردی و هرلد لوید و سایر بزرگاه فرهنگ جامع هنر و چه سیاستمداران عرصه های مختلف کوروش کبیر و اسکندر مقدونی و ارسطو و افلاطون و ارشمیدس و فرعون و ملقمه ای که هزاران هزار نام از ان درخواهد امد .ابن سینا کارآفرین عرصه طبابت و پزشکی و ارسطو نابغه عرصه منطق و ارغنون و خلاصه این قصه سر دراز دارد .
همیشه تعاریف بنیادی کار را به فلسفه و تعمق و فراگیری میکشانند و و قتی کار عملیاتی میخواهیم باید از لایه های درونی فاصله گرفته و به لایه های بیرونی تر تمرکز کنیم تا بتوانیم با جهان واقعیتها دست و پنجه نرم کنیم جهان نظریات جهان حقایق هستند که مکان فیزیکی ندارند و در اذهان ما به صورت نرافزار و سیستم عامل انسانی جریان دارند و مسایل بیرونی به جهان فیزیکی و تحقق در عالم واقع برمیگردند .
کارآفرینی پلی است بین این دو چرا که یک رویا را از مرحله خیال و تخیل به جهان واقعیت پیوند میزند و تحقق یک خیال و آرمان است.
- توضیحات
- بازدید: 14025
پروژه آموختن برای بهتر زیستن
سری کتابهای «آموختن برای بهتر زیستن»
مهارت، حکمت و بینش برای زندگی امروز
در جهان پرشتاب امروز، آموزش صرف دیگر کافی نیست؛ آنچه اهمیت دارد پرورش مهارت و نهادینهسازی دانشی است که به ارتقای کیفیت زندگی بینجامد.
آموزشی که صرفاً در سطح باقی بماند، عقیم و بیثمر خواهد بود، اما آموزش مولد، مهارتی زاینده و ارزشآفرین پدید میآورد.
پروژه «آموختن برای بهتر زیستن» با همین رویکرد شکل گرفته است؛ تا برای هر انسان امروزین – چه دانشگاهدیده و چه نیاموخته رسمی – ابزارهایی چندبعدی فراهم آورد که او را در برابر پیچیدگیها و نوسانات روزگار توانمند و مقاوم سازد.
ضرورت رویکرد چندبعدی در آموزش
انسان معاصر، برخلاف گذشته که میتوانست در چند حوزه محدود به دانشی جامع دست یابد، امروز با انبوهی از علوم تخصصی و شاخههای بیشمار مواجه است. این تکثر گاه به کلافی سر در گم بدل میشود.
ما در این مجموعه، به جای محدود کردن فرد به یک بُعد یا تخصص، تلاش داریم افقهای گستردهای پیش روی او بگشاییم تا به موجودی «چندابزاره» و همهفنحریف بدل شود؛ انسانی که نه اسیر موج حوادث گردد و نه در بنبست بیپناه بماند.
حکمت؛ حلقه مفقوده انسان امروز
پیشرفتهای شتابان علمی، اگر با حکمت همراه نباشد، به جای آرامش، اضطراب میآفریند. انسان امروز به دانشی نیازمند است که میان آموختهها و اندوختههای او همآهنگی و تعادل ایجاد کند؛ دانشی که از تعارضهای درونی جلوگیری کرده و آنها را به همافزایی بدل سازد.
در این مسیر، ما به اصل سادهای باور داریم:
از هر باغی گلی برچین، اما باغبان هیچ باغی مباش.
این نگرش، بهرهگیری هوشمندانه از بهترین ایدهها و روشها در حوزههای گوناگون را ممکن میسازد، بیآنکه فرد را در دام تعصب یا جزماندیشی گرفتار کند.
اهداف مجموعه «آموختن برای بهتر زیستن»
-
ارتقای توانمندیهای چندبعدی فردی و اجتماعی
-
ترکیب دانش تخصصی با بینش کلنگر
-
افزایش تابآوری در برابر چالشهای زندگی مدرن
-
ایجاد تعادل میان پیشرفت علمی و آرامش روانی
سخن پایانی
تاریخ نشان داده است که هیچ نظام فکری یا ایدئولوژی – چه علمی و چه دینی – به تنهایی نتوانسته سعادت کامل را برای همه بشریت به ارمغان آورد. از این رو، رسالت ما در این پروژه، فراهم کردن بستری است که فرد بتواند به شکوفایی همهجانبه و هماهنگ میان عقل، احساس و عمل دست یابد.
📚 برای آشنایی بیشتر و دریافت محتوای نمونه، همین امروز به مادینو بپیوندید.
پروژه آموختن برای بهتر زیستن
مهارتهایی برای زندگی متعادل، پربار و هدفمند
زندگی بهتر از اینجا شروع میشود!
در دنیای امروز که تغییرات سریع و چالشهای پیچیده در کمیناند، تنها دانستن کافی نیست؛ باید بتوانیم آموختهها را به مهارت و حکمت تبدیل کنیم.
سری کتابهای «آموختن برای بهتر زیستن» دقیقاً با همین هدف طراحی شدهاند: کمک به شما برای دستیابی به مجموعهای از مهارتهای چندبعدی که در تمام جنبههای زندگی، شما را توانمند میسازند.
چرا این مجموعه را انتخاب کنید؟
-
یادگیری کاربردی، نه صرفاً تئوری
هر مهارت با تمرینها و مثالهای واقعی همراه است. -
رویکرد چندبعدی
مهارتهای فکری، ارتباطی، احساسی و اجتماعی در یک مجموعه. -
ترکیب دانش و حکمت
برای ایجاد تعادل بین تخصص و نگاه کلنگر.
مهارتهایی که یاد میگیرید
-
مدیریت ذهن و احساسات
-
حل مسئله و تصمیمگیری
-
خلاقیت و نوآوری
-
ارتباط مؤثر و بینفرهنگی
-
سازگاری با تغییرات سریع
-
تفکر انتقادی و تحلیلگرانه
برای چه کسانی مناسب است؟
-
دانشجویان و فارغالتحصیلان
-
شاغلان و مدیران
-
افرادی که به دنبال رشد فردی و حرفهای هستند
-
کسانی که میخواهند زندگیشان را متعادل و هدفمند کنند
فلسفه ما در «آموختن برای بهتر زیستن»
از هر باغی گلی بچین، اما باغبان هیچ باغی نباش.
این یعنی بهرهگیری از بهترین ایدهها و روشها از حوزههای مختلف، بدون اسیر شدن در یک دیدگاه محدود.
ما به همافزایی ایدهها، مهارتها و تجربیات اعتقاد داریم تا به جای تضاد، همجوشی و رشد پایدار ایجاد شود.
شروع کنید!
اگر آمادهاید تا زندگی خود را به مرحلهای بالاتر ببرید، همین امروز یادگیری را شروع کنید.
📚 دانلود اولین فصل رایگان
📞 ارتباط با ما برای سفارش مجموعه کامل
کلیدواژههای سئو در این متن:
آموزش مهارتهای زندگی، توسعه فردی، رشد شخصی، بهتر زیستن، یادگیری کاربردی، آموزش چندبعدی، مهارتهای نرم، فلسفه زندگی، توسعه مهارت
درس نامه دانشگاهی(علوم پزشکی)
به نام آنكه جان را فكرت آموخت
دانشجوي پزشكی حداقل از زمانی كه بر بالين بيمار حاضر میشود، با نيم نگاهی به خاتمه دوران پزشكی عمومی به نوعی تمايل خود را به ادامه تحصيل در يكی از رشتههای تخصصی ارزيابی مینمايد. ولی متأسفانه سيستم آموزشی موجود ما در كشف استعدادها و هدايت مناسب دانشجويان به سمت رشتههای مورد علاقه آنها از كارايی مناسبی برخوردار نبوده، و كمبود امكانات و موقعيتهای تحصيلی تخصصی نيز عملاً عده كثيری از اين مجموعه توانمند و با استعداد را از ادامة تحصيلات تخصصی باز میدارد. دبيرخانه شورای آموزش پزشكی و تخصصی كشور كه در ميانه راه تحصيلات پزشكی قرار دارد به اميد آنكه با تدارك بستری مناسب بتواند مسير شفافتری را حداقل براي بخشی از اين مجموعة مستعد و لايق فراهم سازد، تصور میكند اطلاع رسانی دقيق بدون شك نقش موثری در راهيابی مناسب داوطلبان ادامه تحصيل در سطوح مختلف تحصيلی اعم از تخصصی و فوق تخصصی داشته باشد . چرا كه بدون شك سنگ بنای هر گونه برنامهريزی اصولی، آگاهی كامل از تمامی دادهها و اطلاعاتی است كه به نوعی با برنامه مورد نظر در ارتباطند.
سخن يادگار است و ما رفتنی به گيتی نماند مگر گفتنی (حكيم فردوسي)
بدون ترديد مهمترين اصل در هر برنامهريزي، شناخت امكانات موجود و عوامل موثر در سيستم مورد نظر است . به بيان خاص، برنامهريزي در آموزش پزشكي ، مستلزم شناخت سيستم آموزشي پزشكي و خدمات بهداشتي درماني است. با در نظر گرفتن اين نكته ميتوان به علت عدم تطابق اهداف مفروض در برنامهريزيها، با نتايج عملي آنها پيبرد. نحوه انبار سازي اطلاعات در دانشگاههاي علوم پزشكي كشور، سيستم آموزش پزشكي را در عمل غير قابل شناسايي ميسازد. عدم دستيابي پژوهشگران به اطلاعاتي كه بطور روزمره در دانشگاههاي كشور مكرراً مورد ثبت و ضبط قرار ميگيرد ، شاهدي براين مدعا است.
سال 1998 ، هشتاد و سومين ويرايش كتاب Gradduate Medical Education Directory منتشر شد. اميدواريم و برآنيم تا كتاب حاضر آخرين ويرايش آن نباشد.
سخن آغازين
گسترش روز افزون دانش پزشكي در عصر حاضر از يك سو موجب تنوع رشتههاي تخصصي و فوق تخصصي و از سوي ديگر وسعت حيطه عملكرد و دانستهها در هر يك از رشتهها گرديده است. شاخههاي مختلف علوم پزشكي از لحاظ سهم مباحث تئوريك، استفاده از فناوري و اقدامات باليني و عملي با يكديگر تفاوتهاي عمدهاي دارند. شكي نيست كه پيشرفت هر يك از شاخههاي علوم پزشكي دراين مرز و بوم منوط به حضور متخصصين توانمند و محققين پر تلاش در آن رشته است و اين امر ميسر نميشود مگر از طريق شناخت استعدادها و علايق پزشكان جوان و هدايت آنها به سوي رشتههايي كه امكان بهرهگيري موثر از توانمندي ذاتي خويش را بيابند و تلاش چندين ساله ايشان به ثمر نشيند.
اطلاع رساني مناسب و دقيق به شركتكنندگان در آموزش پذيرش دستيار تخصصي، گامي در جهت هدايت صحيح استعدادها و پيش نيازي براي تربيت نيروي تخصصي توانمند در دانشگاههاي علوم پزشكي كشور به حساب ميآيد . دراين ميان آنچه نبايد ناديده گرفته شود، نقش خطير نظام آموزش پزكشي ، در سطح وزارتخانه و دانشگاه، در به بار نشاندن اين استعدادها و تربيت نيروي تخصصي لايق و كارآمد است.
اميدواریم كه ثمرة تلاش در امر خطير اطلاعرساني حرفهاي به جامعه پزشكي موثر واقع گردد و در پيشرفت دانش پزشكي در كشور سهمي داشته باشد .

